خلاقیت و تفکر خلاقانه چیست و چه مراحلی دارد؟

خلاقیت و تفکر خلاقانه چیست
خلاقیت (creativity) را می توان تفکر و بینشی اصیل و درونی دانست که وجود آن همیشه تازه و بدیع است. برخی افراد خوش شانس به طور طبیعی با خلاقیتی که در ذاتشان است به دنیا می آیند.

فهرست مطالب

خلاقیت را می توان بینشی دانست که وجود آن همیشه تازه است. برخی افراد مثل ارشمیدس بر اثر قرارگرفتن در موقعیت مناسب به تفکر خلاقانه روی می آورند. خلاقیت (creativity) را می توان تفکر و بینشی اصیل و درونی دانست که وجود آن همیشه تازه و بدیع است. برخی افراد خوش شانس به طور طبیعی با خلاقیتی که در ذاتشان است به دنیا می آیند. و برخی دیگر نیز بر اثر تشویق دیگران و همچنین قرار گرفتن در موقعیت های مناسب به تفکر خلاقانه روی می آورند.

بخش اعظم خلاقیت و تفکر خلاقانه را می توان با بهره مندی از برخی استراتژی های مناسب به وجود آورد و ارتقاء بخشید. بنابراین اگر به دلایلی فکر می کنید که انسان خلاقی نیستید. همین تصور منفی نه تنها خلاقیت شما را سرکوب می کند، بلکه باعث عدم پیشرفت شما نیز می شود. در این مجموعه از یادداشت ها سعی خواهیم کرد پس از بیان چیستی خلاقیت به بیان مراحل خلاقیت، شیوه ها و استراتژی های تقویت تفکر خلاقانه بپردازیم.

خلاقیت و تفکر خلاقانه

معرفی انواع خلاقیت

خلاقیت یک مفهوم گسترده و چندبعدی است که می‌تواند در زمینه‌های مختلف به شکل‌های متفاوتی ظهور پیدا کند. هر فرد ممکن است در یک یا چند نوع خلاقیت توانایی ویژه‌ای داشته باشد و برای توسعه آن نیازمند شناخت نوع خلاقیت خود و تمرین‌های مرتبط باشد. شناخت انواع خلاقیت به ما کمک می‌کند تا بهتر بتوانیم استعدادهایمان را پرورش دهیم و تفکر خلاقانه را در زمینه‌های مختلف زندگی و کار به کار بگیریم.

نوع خلاقیتتوضیحمثال
خلاقیت هنری (Artistic Creativity)توانایی خلق آثار هنری بدیع و اصیل در حوزه‌هایی مانند نقاشی، موسیقی، طراحی و ادبیاتخلق نقاشی یا موسیقی منحصر به فرد
خلاقیت علمی (Scientific/Analytical Creativity)توانایی یافتن راه حل‌های نوآورانه و منطقی برای مسائل علمی و فنیکشف قوانین علمی مانند قانون شناوری توسط ارشمیدس
خلاقیت کاربردی (Practical/Applied Creativity)توانایی بهبود و نوآوری در فرآیندها، محصولات یا خدماتطراحی محصول جدید یا بهینه‌سازی یک فرآیند صنعتی
خلاقیت کارآفرینی (Entrepreneurial Creativity)توانایی شناسایی فرصت‌ها و ایجاد کسب و کار نوآورانهتأسیس استارتاپ با ایده‌ای نو
خلاقیت اجتماعی (Social/Interpersonal Creativity)توانایی ارائه راه حل‌های خلاقانه در تعاملات اجتماعی و گروهیحل تعارض‌ها با روش‌های نوآورانه و مؤثر
خلاقیت در حل مسئله (Problem-Solving Creativity)توانایی تولید ایده‌های تازه برای حل مسائل پیچیده و چالش‌برانگیزیافتن روش جدید برای حل مسائل پیچیده ریاضی یا مدیریتی

مراحل، شیوه ها و استراتژی های تقویت خلاقیت و تفکر خلاقانه

پرسش مهم در مورد خلاقیت این است که روحیه خلاق از کجا نشئت می گیرد؟

چه چیزی موجب می شود که فردی مثل ارشمیدس حین حمام کردن به کشف قانون شناوری نائل می شود. و با فریاد یافتم! یافتم! (اورکا! اورکا!) مانند دیوانگان از حمام خارج می شود و جهان را زیر و رو می کند. ارشمیدس بارها حمام کرده بود ولی خبری از قانون شناوری که بعدا به افتخار او قانون ارشمیدس نامیده شد نبود. اما به یکباره ایده این قانون به صورت کاملا خلاقانه در ذهن او شکل گرفت و منجر به کشف این قانون مهم شد. قانونی که پس از سال هایی که از حیات ارشمیدس می گذرد. هنوز هم در حوزه های مختلفی مثل صنعت کشتی سازی پرکاربرد است.

به نظر می‌رسد میان تمامی نوابغ بشری عاملی مشترک وجود دارد؛ عاملی که آن‌ها را از افراد عادی متمایز می‌کند. این عامل چیزی نیست جز توان ذهنی ویژه و، مهم‌تر از آن، تلاش، تمرین و شکیبایی ستودنی. نوابغی چون ارشمیدس و دیگر برجستگان تاریخ علم، صرفاً به دلیل هوش بالا به موفقیت نرسیدند، بلکه پشتکار خستگی‌ناپذیرشان در یافتن پاسخِ مسائل و حل مشکلات، نقشی اساسی داشته است.

توان ذهنی به‌تنهایی نمی‌تواند راهگشا باشد؛ ذهن بدون تلاش همچون ابزاری بی‌استفاده است، کور و کر و بی‌راهنما. از سوی دیگر، شکوفایی و پیدایش خلاقیت نیز مراحلی دارد؛ مراحلی که بدون تحقق آن‌ها، اندیشه به بار خلاقانه‌ای نخواهد نشست.

در ادامه، به بررسی این مراحل از نگاه یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان حوزه‌ی تفکر خلاق می‌پردازیم.

مراحل، شیوه ها و استراتژی های تقویت تفکر خلاقانه

مراحل خلاقیت

خلاقیت را می‌توان مجموعه‌ای از مراحل و پردازش‌های تدریجی و ظریف دانست که در نهایت به زایش ایده‌های خارق‌العاده و راه‌گشا برای مسائل و مشکلات منجر می‌شود؛ ایده‌هایی که نمونه‌های درخشان آن را در کارهای نوابغی همچون ارشمیدس نیز می‌بینیم.

گراهام والاس، از برجسته‌ترین روان‌شناسان اجتماعی، از نخستین کسانی بود که به‌طور جدی به موضوع خلاقیت پرداخت و دیدگاه‌های نو و ارزشمندی را در این زمینه ارائه کرد. او نخستین مدل فرایند خلاقیت را مطرح ساخت؛ مدلی که در آن تفکر خلاق از آغاز تا رسیدن به نتیجه نهایی چهار مرحله مشخص را طی می‌کند:
آماده‌سازی، نهفتگی، ایضاح، و اثبات.

در ادامه، هر یک از این مراحل را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.

مرحله اول خلاقیت: مرحله آماده سازی

اولین مرحله خلاقیت مرحله آماده سازی اطلاعات و ایده ها برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب است. در این مرحله فرد باید در پی جمع آوری اطلاعات و داده های مناسب برای مسئله خود باشد. این داده ها هر کدام باید به نوبه خود از طُرق درست و قابل اتکا و با تکیه بر اصول علمی فراهم شود. داده های دقیق و صحیح به شما جهت می دهند در حالی که داده های غیر دقیق و ناصحیح شما را از مسیر منحرف می کنند. اگر شما نقشه اشتباهی از مکان مورد نظرتان در اختیار داشته باشید. به تبع در یافتن هدف خود نیز با مشکل مواجه خواهید شد. و بر این اساس هدف مدنظر خود را گم خواهید کرد.

علاوه براین، خلاقیت یعنی این داده ها باید منسجم باشند به گونه ای که هر یک از این داده ها با داده های دیگر در تضاد نباشند. و در نهایت همه داده ها یک کل منسجم و یکپارچه را تشکیل دهند. یکپارچگی داده ها و اطلاعات به فرد جهت می دهد چرا که این داده ها. خود به خود نشان دهنده مسیر نیز هستند و به اصطلاح هدف را نیز در آغوش خود دارند. در واقع در اینجا شما نقشه درست و کاملی دارید که با استفاده از آن هدفتان را به سهولت خواهید یافت.

ارشمیدس و قانون شناوری

ارشمیدس سال‌ها ذهن و توان خود را صرف حل مسئله‌ای کرد که برایش اهمیت بنیادین داشت. او داده‌های فراوانی را از دل تجربه‌ها، مشاهده‌ها و دانش زمانه‌اش گردآوری کرده بود؛ داده‌هایی که خود با رویکردی عقلانی، کاوشگرانه و همراه با خلاقیت به دست آورده بود. مجموعه‌ی اطلاعات او درباره‌ی شناوری، ساختاری منسجم و منحصر‌به‌فرد داشت؛ تنها چیزی که کم بود ذهنی خلاق و تحلیلی برای پیوند دادن این داده‌ها و رسیدن به قانون شناوری بود.

نباید فراموش کرد که ارشمیدس تنها یک پژوهشگر پشت‌میزنشین نبود؛ او محققی بزرگ و بی‌قرار بود که با پرسشگری بی‌وقفه و تلاش پیگیرانه‌، توانست راهی تازه در دانش بگشاید. او آسایش‌طلب نبود؛ سال‌ها در پی حل این معما زیست و سرانجام با کشف این قانون مهم، نام خود را برای همیشه در تاریخ علم جاودانه ساخت.

بیشتر بخوانید: مهارت حل مسئله (Problem-solving skill) چرا انقدر مهم است؟

مراحل خلاقیت

مرحله دوم خلاقیت: دوره نهفتگی

در بسیاری از مواقع احساس می‌کنیم توانایی سامان‌دهی داده‌ها و پیشبرد مسئله را از دست داده‌ایم؛ گویی در نقطه‌ای متوقف شده‌ایم و مسیر روشن نیست. تلاش می‌کنیم از زوایای مختلف به مسئله نگاه کنیم، اما هنوز به نتیجه نمی‌رسیم. این مرحله جایی نیست که باید دچار اضطراب یا دلسردی شویم؛ بلکه نقطه‌ای است که باید به شهود، احساس و ناخودآگاه فرصت نقش‌آفرینی بدهیم.

در دوره‌ی نهفتگی، ذهن خودآگاه از تلاش مستقیم برای حل مسئله کنار می‌کشد، اما فعالیت واقعی در پس‌زمینه—در لایه‌های ناخودآگاه—ادامه پیدا می‌کند. ناخودآگاه به‌صورت غیرارادی و پیوسته در حال پردازش داده‌هایی است که در مرحله‌ی پیشین گردآوری و سازمان‌دهی کرده‌ایم، و این پردازش پنهان می‌تواند جرقه‌ی حل مسئله را ایجاد کند.

ناخودآگاه ظرفیتی بالقوه و نیرومند در تحلیل، ترکیب و بازسازی اطلاعات دارد و همین توان، در لحظه‌ی مناسب، راه‌حلی تازه را به سطح خودآگاه می‌آورد. بنابراین نباید نقش شهود و فرآیندهای ناخودآگاه را در تفکر خلاق دست‌کم گرفت؛ این مرحله یکی از بنیادین‌ترین ارکان شکل‌گیری خلاقیت محسوب می‌شود.

داستان حمام رفتن و یافتم! یافتم!

ارشمیدس زمانی اتفاق افتاده بود که او فارغ از هرگونه تامل و تفکر خلاقانه به حمام رفته بود. او خسته از زمان های بی حاصلی که به تفکر در مورد مسئله خود پرداخته بود. برای ساعتی از کار بر روی این مسئله دست کشیده بود. اما به دلیل اینکه او ساعات زیادی از وقت خود را مشغول تفکر آگاهانه در مورد پرسش خود کرده بود.

ناخودآگاه او در ساعاتی که حالت ذهنی آگاهانه او استراحت می کرد. همچنان فعال بود. شهود و ناخودآگاه او با دیدن شناور شدن برخی از اجسام بر روی آب شروع به کار کرد. شهود ارشمیدس ایده اصلی را بالاخره پس از مدت ها کار آگاهانه و یافتن داده های متعدد یافت. و همین یافتن منجر به فریاد یافتم! یافتم! (اورکا! اورکا!) ارشمیدس شد. شهود ارشمیدس به کمک او آمده بود و اکنون او ایده اولیه قانون شناوری را در دست داشت.

مرحله دوم خلاقیت: دوره نهفتگی

مرحله سوم خلاقیت: مرحله ایضاح و روشن سازی

پس از اینکه بر طبق داده های اولیه ای که از طرق قابل اعتماد جمع آوری کرده اید. و بر اساس شهود و ناخودآگاه خود ایده را یافتید باید به روشن سازی ایده خود بپردازید. زمانی که شما راه حل مزبور را می یابید. راه حل شما هنوز خام است و نیاز دارد به طور کافی روشن شود.

ایده شما مانند یک بذر یا نهال کوچکِ کاشته شده است. این بذر و نهال نو رس نیاز به نور، آبیاری و مراقبت همیشگی دارد. این نهال برای بزرگ شدن باید ریشه های قدرتمندی داشته باشد. ریشه هایی که به نحو مستحکم در خاک فرو رفته باشد. و اجازه ندهد این نهال یا درخت با هر بادی بلرزد. ایده اولیه پس از کشف باید واجد خصوصیات ویژه ای باشد. از جمله اینکه این ایده باید به سادگی وضوح یابد تا بتوان آن را به درستی بسط داد.

ارشمیدس می دانست که یافتن راه حل صرفا کافی نیست و پس از آنکه از حمام بیرون رفت. سعی کرد ایده اولیه خود را به درستی بسط داده و منقح کند. بدون ایضاح و روشن سازی ایده اولیه، ایده ارشمیدس به دنیا نیامده سِقط می شد. و او نیز به خوبی این نکته را می دانست. او به پشت میز خود رفت و ایده یافته شده خود را ایضاح بخشید. و سرانجام بذر اولیه خود را مانند یک باغبان آبیاری کرد. تا این بذر بالاخره به درخت تنومند قانون شناوری تبدیل شد.

مقالات مرتبط: خلاقیت و کارآفرینی

مرحله سوم خلاقیت: مرحله ایضاح و روشن سازی

مرحله چهارم: مرحله اثبات

در مرحله پایانی خلاقیت ایده خلاقانه شما که پس از رد شدن از مراحل خلاقیت پیش گفته اکنون کاملا بارور شده است. و نیاز به اثبات دارد تا این ایده بتواند به شکل نهایی خود رسیده و آماده ارائه باشد. هر ایده ای نیاز به اثبات دقیق مدعا دارد و اساسا ایده ای که اثباتی برای آن وجود نداشته باشد. از سوی دارنده ایده توهمی بیش نخواهد بود. و نمی توان به مدعای آن اتکا کرد.

اثبات ایده این دستاورد را دارد که می توان در هر لحظه و در هر زمان به آن اتکا کرده. و از آن در حل مسائل دیگر استفاده کرد. به عنوان مثال زمانی که شما ثابت کنید مجموع زوایای مثلث 180 درجه است. پس از آن می توانید در هر مسئله ای با اتکا بر این قاعده مسائل دیگر را نیز اثبات کنید. و در واقع این قاعده موجب کشف قواعد دیگری نیز می شود.

ارشمیدس به خوبی می دانست یافته او حین حمام کردن اگر صرفا در ذهن او باشد. و اثباتی برای آن وجود نداشته باشد چیزی شبیه آواز خوانی حین حمام کردن خواهد بود. و بنابراین هیچ ارزشی نخواهد داشت. بر این اساس او سعی کرد چرک نوشته های خود را که شامل داده های اولیه و موارد ایضاح شده شهودهای خود بود به نحوی کاملا مستدل سامان دهد.

گام نهایی

نتیجه خلاقیت ایده ارشمیدس زمانی ارزش داشت که به طور مستدل بتواند آنچه قانون شناوری بود اثبات کند و ارشمیدس که یک ریاضیدان فوق العاده نیز بود توانست با توان ذهنی بِکر و ممارست فوق العاده خود این امر را محقق سازد.

بنابراین نباید فراموش کرد که خلاقیت ارشمیدس به صورت خلق الساعه و بدون پشتوانه به وجود نمی آید. تفکر خلاقانه در دراز مدت و بر اساس طی کردن گام های منظم انجام می پذیرد. و بر این اساس می توان الگوی فکری ارشمیدس را نمونه واقعی تحقق خلاقیت و او را انسان خلاقی دانست که مسیر تحقق تفکر خلاقانه را از ابتدا تا انتها به خوبی طی کرده است.

در ادامه به بیان استراتژی های سودمندی برای ایجاد و تقویت خلاقیت خواهیم پرداخت.

مرحله چهارم: مرحله اثبات

خلاقیت: استراتژی هایی برای ایجاد و تقویت خلاقیت

در ابتدای مقاله با مفهوم و ویژگی های خلاقیت و تفکر خلاقانه آشنا شدیم و دانستیم که از نظر دکتر گراهام والاسِ روانشناس تحقق خلاقیت دارای چه مراحلی (مراحل خلاقیت) است. اکنون در این نوشته به بیان استراتژی های سودمندی برای ایجاد و تقویت خلاقیت خواهیم پرداخت.

شاید تا به امروز از تفکر خلاق در زندگی خود استفاده نمی کرده اید یا بهره مندی از این نوع تفکر سهم کوچکی در میزان اندیشه ورزی شما داشته است. در این صورت متاسفانه باید بگوییم که شما کلید اصلی شناخت ذهنی را فراموش کرده اید. کنت رابینسون یکی از دانشمندانی است که اعتقاد دارد ما از منابع خلاقیت خود به نحو مناسبی استفاده نمی کنیم.

او معتقد است ما با تفکر خلاق به اشتیاق و توانمندی خود نیرویی دو چندان می دهیم و این نیروی ویژه باعث هدفمند شدن زندگی ما می شود. رابینسون مدعی است خلاقیت بخش مهمی از طبیعت انسان و پیشرفتش را شامل می شود. و این در حالی است که متاسفانه ما از اهمیت آن غافل ایم.

مغز شما تشنه تغییر است

بنابراین باید گفت اگر فکر می کنید به یک سری عادت تکراری و روزمره چسبیده اید و هر روز فقط به ساعت نگاه می کنید که چه زمانی تمام می شود؛ این امر نشان دهنده آن است که شما از مهارت خلاقیت خود استفاده نمی کنید و بر این اساس می توان گفت مغز شما تشنه تغییر است.

این به ساعت نگاه کردن قله کوه یخی است که قسمت اعظم آن در زیر آب پنهان است و در واقع نشان دهنده آن است که شما به خوبی زندگی نمی کنید. بنابراین الان بهترین زمان برای انجام یک کار خلاقانه است و مطمئن باشید که نتیجه آن اشتیاق، هدف و معنای دوچندانی را به زندگی شما باز می گرداند.

خلاقیت: استراتژی هایی برای ایجاد و تقویت خلاقیت

بهینه سازی تفکر خلاقانه

پیش از بیان استراتژی های موثر در ایجاد و تقویت خلاقیت باید به این نکته توجه کرد که تفکر خلاقانه امری است که می توان آن را ایجاد و بهینه کرد. گفتن اینکه تنها افراد باهوش افراد خلاقی هستند افسانه و داستانی بیش نیست و چه بهتر که شما از جمله کسانی باشید که خاتمه دهنده این داستان و افسانه باشید. زمانی گفته می شد افراد خلاق افرادی راست مغز و افراد غیرخلاق افرادی چپ مغز هستند.

اما داده های علمی جدید نشان می دهند که این دعاوی کاملا نادرست بوده و بهره مندی از تفکر خلاقانه نه تنها ارثی نیست بلکه ارائه ایده های خلاقانه منوط به بهره مندی و فعالیت هم زمانِ هر دو نیم کره مغز است. بر این اساس می توان گفت با انجام برخی توصیه ها و اعمال؛ و در نتیجه استفاده از برخی استراتژی های کلی می توانیم در بلند مدت افراد خلاقی باشیم. این توصیه ها به قرار زیر اند:

1) برای داشتن تفکر خلاقانه در وضعیت خلاقانه قرار بگیرید

تفکر خلاقانه زمانی به وجود می آید که شخص بتواند در وضعیت خلاقانه ای که اجازه جوانه زدن و رشد تفکر خلاقانه را می دهد قرار گیرد. فراهم کردن موقعیت هایی برای خلق ایده های خلاقانه مانند وجود زمین حاصلخیزی است که از دل آن نهال های نورس و سپس درختان تنومند به وجود می آیند. هر نهالی برای بالنده شدن نیاز به آبیاری، نور و… دارد بنابراین باید گفت قرار گرفتن در موقعیت خلاقانه نیز لوازمی دارد که از جمله مهم ترین لوازم آن باید به تمرکز کردن اشاره کرد.

توانایی تمرکز کردن میزان خلاقیت شما را در هر زمانی تعیین می کند چرا که با متمرکز شدن بر یک ایده است که رازهای سر به مهر آن ایده خود به خود کشف می شود. با تمرکز بر یک موضوع زیر و بم یک موضوع مشخص می شود و از دل همین جزئیات مشخص شده ایده های خلاقانه شکوفا می شوند.

برای داشتن تفکر خلاقانه در وضعیت خلاقانه قرار بگیرید

تمرکز کنید

شما حتما تا به حال داستان یا رمانی خوانده اید. اگر آن داستان دلچسبی برای شما بوده باشد و باعث تحریک حس کنجکاوی شما شده باشد، حتما با آن داستان همزاد پنداری کرده اید و برای لحظاتی در آن داستان غرق شده اید. شما هر چه بیشتر در عمق داستان فرو می روید بیشتر بر آن داستان متمرکز می شوید.

این تمرکز یعنی درگیر شدن با جزئیات آن داستان و یک دل شدن با شخصیت های آن. در این بین حتما خودتان را به جای شخصیت های داستان قرار داده اید و از خود در مورد راه حلی که اگر شما به جای شخصیت اصلی داستان بودید انتخاب می کردید فکر کرده اید. در اینجا شما در وضعیت خلاقانه برای یافتن پاسخ به پرسشی قرار گرفته اید و این حالت قطعا با تمرکز کردن بر چالش های داستان و شخصیت های داستان اتفاق افتاده است.

در مورد اخیر ذهنِ خلاقِ شما شروع به کار کرده و به طور مداوم در حال ساختن تصویرسازی منحصر به فرد در مورد شخصیت های داستان است. تصویری که در ذهن افراد مختلف پس از خواندن داستانی شکل می گیرد هیچ گاه یکسان نخواهد بود. زمانی که در حال انجام تکلیفی خلاقانه هستید. توجه و آگاهی شما به طور کامل درگیر می شود و با حذف عوامل مزاحم و تمرکز کردن بهتر می توانید برای یافتن پاسخ چالش های پیش رو خلاقیت به خرج دهید.

این کار موجب می شود تا شما کاملا آزاد و رها در افکار جدید پرسه بزنید. و پاسخ های نابی را کشف کنید. و این همان استراتژی موفق و کارآمد برای خلاقیت و تفکر خلاقانه است.

تمرکز و موسیقی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که موسیقی می‌تواند ابزاری مؤثر برای تقویت تمرکز، تخیل و ایده‌پردازی خلاقانه باشد. ذهن با شنیدن نوای سازها ــ و مهم‌تر از آن، با هم‌نوایی ریتم و کلام ــ به صحنه‌ها و فضاهای تازه قدم می‌گذارد. هر نت موسیقی یا هر تصویر شاعرانهٔ یک ترانه، جرقه‌ای می‌شود برای بازنمایی موقعیت‌های ذهنی جدید؛ و این همان آغاز سفر خلاقانهٔ ذهن است.

این سفر بسته به ظرفیت‌های ذهنی شما می‌تواند اوج بگیرد، گسترده شود و حتی به تولد ایده‌هایی تازه بینجامد. هنگامی که موسیقی می‌شنوید، ذهن شما موقعیت‌های مشابه یا مطلوب را بازسازی می‌کند و همین امر دریچه‌های تازه‌ای بر تخیل می‌گشاید.

البته نباید فراموش کرد که نوع موسیقیِ مناسب هر فرد متفاوت است و در نتیجه میزان اثرگذاری آن نیز از شخصی به شخص دیگر تغییر می‌کند. با این حال، بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که:

  • موسیقی کلاسیک می‌تواند تفکر تحلیلی و منطقی را تقویت کند.

  • موسیقی‌های شاد و پرانرژی به‌ویژه برای نوشتن و تولید ایده‌های خلاقانه بسیار مؤثرند؛ چون ریتم‌های تکرارشونده و پرتحرک، نقشی شبیه یک محرک ذهنی قدرتمند را ایفا می‌کنند.

بنابراین نقش موسیقی را در افزایش تمرکز و پرورش خلاقیت خود جدی بگیرید. موسیقی می‌تواند ذهن شما را بیدارتر، آزادتر و خلاق‌تر کند.

 

تمرکز و موسیقی

تمرکز و تصویرسازی ذهنی برای داشتن تفکر خلاقانه

یکی از راه های مهم در تقویت تمرکز استفاده از روش تصویرسازی ذهنی است. تصویرسازی ذهنی این قدرت را دارد که بتواند توجه شما را در جهت موضوع واحدی منسجم و یکپارچه کند. انسجامی که توسط تصویرسازی ذهنی به عنوان یک تمرین فوق العاده حاصل می شود. ذهن شما را به مرور زمان منظم تر و متمرکزتر می کند.

تصویرسازی راهی به رهایی ذهن و در حقیقت پرواز اندیشه است. با انجام مکرر تصویرسازی ذهنی، ذهن شما خود به خود به صورت کاملا طبقه بندی شده شکل می گیرد. و پس از مدتی ذهن شما تمرکز لازم را به دست می آورد. تصویرسازی ذهنی راه بر ابداع موقعیت های گوناگون و خلق راه حل های موثر و کارآمد در مواجهه با چالش ها باز می کند. این راه تا بی نهایت ذهن شما می تواند ادامه داشته باشد. راهی که پایانی برای آن متصور نخواهد بود و به همین دلیل خلاقیت مورد نظر شما را نیز با خود به همراه می آورد.

به عنوان مثال تصویر نقاشی شده از یک فرد را پیش روی خود قرار دهید و بر آن متمرکز شوید. تصور کنید شما آن فرد هستید. چه چیزی می بینید؟ چه چیزی حس می کنید؟ چه چیزی برای شما ارجحیت دارد؟ مشغول انجام چه کاری هستید؟ شما با دیدن تصویر این فرد چه حسی در مورد شخصیت این فرد دارید؟ به نظر شما شغل و پیشه این فرد چیست و یا چه می تواند باشد؟ آیا از این تصویر می توانید خلقیات فرد تصویر شده را دریابید؟

تصویرسازی ذهنی

تاجایی که می توانید از خود سوال های مختلف بپرسید. و در مورد موضوعات مختلف تصویرسازی کنید. خود را در شکل و شمایل مختلف در نظر آوردید. پس از آن سعی کنید بر اساس تصویرسازی خود و تصوری که خودتان از خودتان دارید. پاسخ های درخوری به این سوالات بدهید. با انجام این تمرین پرواز و حرکت ذهنی شما آغاز می شود. شما غرق در جزئیات تصویر و مهم تر از آن غرق در افکار خود می شوید.

و در این حین خلاقیت شما در بازآفرینی پرسش ها و یافتن پاسخ های قانع کننده متولد می شود. اکنون نوزاد شما (خلاقیت شما) نیاز به پرستاری دارد. و این پرستاری همان ظرافت بخشی به پرسش های شما و پاسخ های ارائه شده از جانب شماست.

یا به عنوان مثال و تمرینی دیگر، اگر نزدیک پنجره یا بیرون از خانه هستید. به مدت چند دقیقه به ابرهای بالای سر خود نگاه کنید. در این حین سعی کنید تصویری در ذهن خود بسازید و آن را مجسم کنید. پس از آن حین گوش دادن به یکی از موسیقی های مورد علاقه خود سعی کنید. یک داستان کوتاه جذاب برای تصاویر ذهنی خود بنویسید.

یا می توانید با نگاه کردن به آسمان پر ستاره سعی کنید با ستاره ها و فاصله بین آن ها شکل های مختلف بسازید. و سپس برای اشکال و تصاویر ذهنی خود داستانی جذاب بنویسید. همه این تمرین ها برای این طراحی شده اند. که شما بتوانید تمرکز لازم برای خلاقه اندیشیدن را پس از مدتی به دست آورید.

 

2) رفتار خلاقانه از خود نشان دهید تا تفکر خلاقانه را تقویت کنید

شما باید بتوانید متناسب با هر موقعیتی رفتار خلاقانه­ ی صحیحی را در برابر هر مسئله و هر مشکلی از خود نشان دهید. باید توجه کرد که همیشه اولین و راحت ترین پاسخ مناسب ترین پاسخ موجود نیست. چرا که بسیاری از مسائل آنچنان پیچیدگی هایی دارند که نیاز به توجه و تمرکز بیشتری دارند. برای تقویت این مهم برخی راهکارهای علمی وجود دارد که در ادامه به شما پیشنهاد می دهیم.

رفتار خلاقانه از خود نشان دهید تا تفکر خلاقانه را تقویت کنید

داستان پنهان بسازید

به اطراف خود نگاه کنید و به سراغ جذاب ترین چیزی که به نظرتان می رسد بروید. مثلا یک گلدان را در نظر بگیرید. اکنون تصور کنید راز و رمزی خاص در این وسیله وجود دارد. که توجه شما را به خود جلب می کند. حالا سعی کنید در مورد این راز داستان پنهانی بنویسید و آن را مکشوف کنید. مثلا اینکه این گلدان به کدام دوره تاریخی تعلق دارد. و چگونه اکنون پس از سال ها در اختیار شما قرار گرفته است.

یا اینکه مثلا این گلدان زمانی سرقت شده و چگونه به دست شما رسیده است. این گونه با ساختن داستان های پنهانی از این دست و یافتن پاسخ های خاص خود شما ذهن شما برای یافتن داستان و پاسخ رفتارهای خلاقانه و منحصر به فرد از خود نشان می دهد. این امر باعث تقویت خلاقیت در شما می شود.

بیوگرافی خیالی

این بازی گروهی با دو نفر یا تعداد بیشتری از افراد انجام می شود. هر کس فهرستی از کلماتی را که به موضوعی خاص مربوط است می نویسد. سپس تمام کلمات را داخل یک سبد می ریزد. هر کس باید یک دقیقه درباره زندگی اش حرف بزند. به این شکل که پس از سی ثانیه صحبت یک برگه از داخل سبد بردارد. و در سی ثانیه بعد آن کلمه را در زندگی نامه خود بگنجاند. این امر باعث تقویت خلاقیت در شما می شود.

موانع مهم در خلاقیت

برای درک کامل فرایند خلاقیت، تنها شناخت مراحل و روش‌های تقویت آن کافی نیست؛ بلکه باید موانعی را نیز بشناسیم که می‌توانند روند نوآوری را متوقف یا محدود کنند. بسیاری از افراد با وجود توانایی بالا و ذهنی پویا، به دلیل ترس‌ها، فشارها یا الگوهای فکری محدودکننده، نمی‌توانند خلاقیت خود را شکوفا کنند.

مانع خلاقیتتوضیح مختصر
ترس از شکستترس از اشتباه‌کردن یا قضاوت دیگران باعث می‌شود فرد از امتحان کردن ایده‌های جدید خودداری کند.
کمال‌گراییفرد آن‌قدر دنبال بهترین حالت ممکن است که اصلاً شروع نمی‌کند یا ایده‌ها را ناتمام رها می‌کند.
فشار محیطیانتظارات بیش از حد، محدودیت‌های کاری یا قضاوت اطرافیان می‌تواند ذهن را از آزادی خلاقانه دور کند.
عادت‌های ذهنی سخت‌شدهتکرار الگوهای فکری ثابت و ناتوانی در نگاه کردن به مسئله از زاویه‌ای جدید، مانع نوآوری می‌شود.
نظام آموزشی غیرخلاقروش‌های آموزشی مبتنی بر حفظیات و پاسخ‌های ثابت، فرصت تجربه، خطا و ایده‌پردازی را محدود می‌کند.

 

نتیجه گیری

خلاقیت و تفکر خلاقانه، مهارتی چندبعدی و قابل پرورش است که در حوزه‌های مختلف زندگی و کار نمود پیدا می‌کند. با شناخت انواع خلاقیت و تمرین‌های هدفمند، هر فرد می‌تواند توانایی‌های خلاقانه خود را شکوفا کرده و راه‌حل‌های نوآورانه و مؤثر برای مسائل مختلف بیابد. پرورش خلاقیت، سرمایه‌ای پایدار برای رشد فردی و موفقیت حرفه‌ای است.

سوالات رایج در مورد خلاقیت و تفکر خلاقانه

۱. آیا خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی؟

خلاقیت ترکیبی از استعدادهای ذاتی و مهارت‌های اکتسابی است. برخی افراد با قابلیت‌های طبیعیِ بیشتری برای تخیل، تحلیل یا ایده‌پردازی متولد می‌شوند؛ اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از خلاقیت از طریق تمرین، تجربه، محیط مناسب و روش‌های درست تفکر قابل پرورش است. بنابراین حتی اگر به‌طور طبیعی فرد خلاقی نباشید، همچنان می‌توانید با یادگیری و تمرین، خلاقیت خود را به‌طور چشمگیری تقویت کنید.

محیط یکی از قوی‌ترین عوامل در شکل‌گیری یا سرکوب خلاقیت است. محیط‌هایی که آزادی تجربه، پرسشگری، اشتباه‌کردن و بازی ذهنی را فراهم می‌کنند، بستر مناسبی برای شکوفایی خلاقیت ایجاد می‌کنند. در مقابل، محیط‌های محدودکننده، پرتنش یا سخت‌گیر می‌توانند فرآیند خلاقانه را تضعیف کنند. حضور در محیط‌های الهام‌بخش، تعامل با افراد خلاق و مواجهه با محرک‌های تازه، به‌طور مستقیم ذهن را فعال‌تر و خلاق‌تر می‌کند.

فرهنگ و ساختار اجتماعی ارزش‌ها، الگوهای فکری و نحوه نگاه ما به مشکلات و فرصت‌ها را شکل می‌دهند. جوامعی که نوآوری، پرسشگری و آزادی بیان را تشویق می‌کنند، خلاقیت افراد را تقویت می‌کنند. در مقابل، فرهنگ‌های خشک، اقتدارگرا یا سرزنش‌محور معمولاً باعث کاهش جرأت تجربه‌کردن و ایده‌پردازی می‌شوند. به بیان ساده، فرهنگ می‌تواند یا موتور محرک خلاقیت باشد یا بزرگ‌ترین مانع آن.

بله، خلاقیت تا حدی قابل اندازه‌گیری است؛ هرچند نه با دقتِ اندازه‌گیری هوش یا مهارت‌های فنی. آزمون‌هایی مانند آزمون تفکر واگرا (Divergent Thinking Test)، آزمون تورنس (TTCT) و معیارهای ارزیابی خلاقیت در حل مسئله یا تولید ایده، ابزارهایی هستند که به سنجش جنبه‌های مختلف خلاقیت کمک می‌کنند.

با این حال، خلاقیت موضوعی پویا و چندبعدی است، بنابراین هیچ آزمونی نمی‌تواند آن را به‌طور کامل در قالب عدد خلاصه کند.

یک پاسخ

  1. افرادی که تفکر خلاق دار در همه کارهال و فعالیت های خودشون دارای انگیزه و شور و نشاط هستن و با حفظ روحیه در سطح بالا به دنبال کشف و تجربه های جدید هستن. این دسته از افراد خیلی راحت تر میتونن تو مسیر اهدافشون موفق ظاهر شن. بخاطر همین موضوعه که امروزه تو مقالات توسعه فردی مثل مقالان فرچون یا دانشگاه کسب و کار به داشتن تفکر خلاق خیلی تاکید میشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا برای دریافت مشاوره و خرید فرم را پر کنید.